وبلاگ آموزشی طراح بازی

در قسمت اول قبل در مورد امتیاز های وجود داستان در بازی و همچنین ستون های اصلی و مهم یک داستان صحبت کردیم.

در این مقاله نکاتی دیگر در مورد داستان در بازی و نحوه ی تقویت داستان بازی صحبت خواهیم کرد.

***

بیایید بار دیگر ستون های اصلی یک داستان را با هم مرور کنیم: 1- شخصیت ها 2- صحنه 3- پی رنگ 4- درون مایه 5- سبک

حال فرض کنید که تمام این 5 ستون داستان کاملا مشخص شده اند و یک داستان کامل را تشکیل داده اند.

اکنون باید داستان را وارد طرح بازی مان کنیم؛ داستان در بازی ها شامل چند ستون دیگر میشود.

اکنون میخواهیم در مورد آن ها صحبت میکنیم:

6- دیالوگ ها:

در اکثر بازی هایی که روایت و داستان وجود دارد، روابط بین شخصیت ها نیز وجود دارد و در این بازی ها شخصیت ها با هم به صحبت میپردازند. در این زمینه بیشتر به بخش صداگذاری بازی مربوط میشود که باید از دوبلور هایی با تجربه در صداگذاری شخصیت های بازی استفاده شود. همچنین متن دیالوگ ها باید طبیعی و مناسب با رویداد های داخل بازی باشد.

در برخی استثنائات دیده شده است که دیالوگ ها به هیچ وجه طبیعی نبوده ولی این امر باعث بهبود کیفیت بازی شده است!!

7- نحوه ی روایت:

نحوه ی روایت داستان در بازی از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا نحوه ی روایت در داستان تقریبا حکم پی رنگ را دارد و بازی باز برای فهمیدن داستان بازی به یک نحوه ی روایت صحیح و مناسب نیاز دارد. گاهی اوقات در بازی ها یک راوی وجود دارد که داستان را بیان میکند و به روایت آن کمک میکند.

اگر تمام این نکات را در داستان بازی خود رعایت کنیم، در نتیجه بخش داستانی بازی مان از لحاظ کیفی مناسب و بهینه خواهد بود.

***

اکنون بیایید در مورد بهبود هر کدام از ستون های داستان با یکدیگر صحبت کنیم.

شخصیت ها: اولین نکته در مورد شخصیت ها، شخصیت پردازی است که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد. باید اکثر ویژگی های لازم در بازی را برای شخصیت های خود مشخص کنید. برای مثال نام، مهارت ها و توانایی ها، ویژگی های ظاهری، ویژگی های رفتاری و ...

نکته ی دیگر این است که ویژگی های هر فرد باید با یکدیگر ربط داشته باشند.

برای مثال در ویژگی های ظاهری اگر شخصیت ما جای چندین زخم روی صورت و بدن خود داشته باشد، پس یکی دیگر از ویژگی های او  باید خشن بودن او باشد.

* در برخی استثنائات نیازی به شخصیت پردازی دقیق شخصیت ها نیست، برای مثال زمانی که داستان زندگی فردی را روایت کند که حافظه ی خود را از دست داده است.

صحنه: فضایی که در آن شخصیت های داستان با هم تعامل پیدا میکنند نیز باید به شکل مناسبی طراحی شود. در اکثر مواقع طراحی صحنه به روند داستان برمیگردد که در داستان چه اتفاقاتی افتاده است یا چه اتفاقاتی قرار است که بیافتند.

پی رنگ: برای خلق پی رنگی حرفه ای، باید خلاقیت خاصی به خرج دهید تا بتوانید شخصیت ها و صحنه را با یکدیگر در تعامل قرار دهید و به روند داستان نظم دهید که سعی میکنم در مقالات آینده به صورت اختصاصی در مورد آن بحث شود.

درون مایه: اگر در بازی خود پیام مفهومی خاصی را به بازی باز نشان میدهید، در واقع درون مایه ی داستان خود را به بازی باز نشان میدهید. در مورد خلق درون مایه محدودیت خاصی وجود ندارد و شما میتوانید هر نوع پیام خاصی را به بازی باز منتقل کنید.

اما نکته ی مهم در انتقال این پیام است که شما باید در بازی خود این پیام را نه به صورت کاملا مستقیم منتقل کنید که حس اصلی داستان از بین برود، نه به صورت کاملا غیر مستقیم که بازی باز اصلا متوجه آن نشود.

سبک: برای انتخاب سبک داستان نیز محدودیت خاصی وجود ندارد اما تنها نکته ی اساسی و مهم این است که بتوانید بقیه ی ستون ها را بر اساس سبک مورد نظرتان طراحی کنید.

دیالوگ: تنها نکته ی مهم در مورد دیالوگ های بازی، صداگذاری مناسب و بهینه و همچنین طبیعی بودن آن نسبت به روند داستان است.

در مقالات آینده در مورد هر کدام از این المان ها به صورت تخصصی صحبت خواهیم کرد.

سوال، نظر، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو از طریق فرم نظرات و یا فرم « تماس با من » با بنده در میان بگذارید.